منظومه های عرفانی 

 

عبدالرحمان جامی

 

نورالدین عبدالرحمان جامی به سال ۸۱۷ ه.ق در خرجرد از ولایت جام خراسان تولد یافت.تخلص جامی هم به مناسبت ولایت جام است و هم به حکم ارادتی است که نسبت به شیخ الاسلام احمد جام داشت.جامی از خردسالی به همراه پدر به هرات و بعد به سمرقند رفت و در آن دیار که مراکز علوم اسلامی و ادبیات ایرانی بود به کسب علوم و ادب پرداخت و در علوم دینی و تاریخ و ادب کمال یافت سپس پای به عالم عرفان نهاد و به سیر و سلوک افتاد. می توان گفت جامی بزرگترین شاعر و ادیب قرن نهم و اخرین شاعر بزرگ متصوفه است که اسم او را می توان در ردیف (انوری و سعدی و جلال الدین و حافظ و خیام و فردوسی) برد. جامی در مثنویات خود (نظامی) را سرمشق قرار داده و در مقابل خمسه نظامی هفت مثنوی به عنوان هفت اورنگ سروده است به نامهای زیر:

هفت اورنگ یکی از آثار منظوم جامی است که از هفت بخش تشکیل شده‌است:

  • مثنوی سلسلةالذهب در مسایل دینی و اخلاقی همراه با قصص گوناگون که به نام سلطان حسین بایقرا سروده شده‌است.
  • سلامان و ابسال که داستانی است عاشقانه و عرفانی از منابع یونانی و پیش از جامی، سیناپور و دیگران آن را تصنیف کرده‌اند.
  • تحفةالاحرار مثنوی عرفانی و دینی است به نام خواجه ناصرالدین نقشبندی.
  • سبحةالابرار نیز در تصوف و مسایل اخلاقی همراه با تمثیلات بسیار است.
  • یوسف و زلیخا که بهترین مثنوی‌های جامی و به نام سلطان حسین است.
  • لیلی و مجنون که روایتی از داستان لیلی و مجنون است.

خردنامه اسکندری در حکمت و مسایل فلسفی است که به وزن اسکندرنامه نظامی سروده شده است. خردنامه اسکندری به "بحر متقارب" برای ذکر حکمت و مواعظ از زبان فیلسوفان یونان سروده و هر بخش را خردنامه نامیده است. مانند : خردنامه‌ی اسطاطالیس و خردنامه‌ی سقراط و مانند آن.

هر هفت منظومه ی یادشده، در قالب مثنوی سروده شده‌اند، قالبی مناسب روایت داستان‌های حماسی، تاریخی، عاشقانه و اندرزگونه. سه منظومه از این میان، عاشقانه‌های تمثیلی است، مشتمل بر یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و سلامان و آبسال. مثنوی‌های سلسلةالذهب، سبحةالابرار و تحفةالاحرار راوی داستان‌هایی آموزنده‌اند، و اسکندرنامه یا خردنامه ی اسکندری منظومه‌ای‌ست حماسی و آموزنده.
تاریخ سرایش اثر به یقین مشخص نیست (۸۷۳ ه. ق. روایت شده)، هم چنین روشن نیست که این منظومه به دستور سلطان حسین بایقرا سروده شده‌باشد. آنچه روشن‌است، این که جامی در شیوه ی سرایش این اثر، از شعرای پیشین و به طور مشخص از نظامی گنجوی تاثیر پذیرفته‌است.
مضمون هفت اورنگ از اندیشه‌های صوفیه، علی‌الخصوص فرقه ینقشبندیه متاثر است، که جامی در جوانی پیرو آن بود. چه اینکه در ۸۶۱ هجری قمری، مرشد نقشبندیه در هرات بود. زبان جامی در این اثر، چون دیگر ادیبان صوفی‌مسلک، سرشار از استعاره و نماد عارفانه‌است. با این فرض که انتقال و درک مفاهیم عرفانی، فلسفی و اخلاقی به مخاطب ساده نیست، حکایت‌ها در قالبی تمثیلی، و از زبان شخصیت‌های انسانی و حیوانی روایت شده‌است.